شرایط اجرای حکم غیابی در واحد اجرای احکام

با سلام.
کاربر گرامی لطفاً برای بهره مندی از خدمات وکالت و مشاوره با وکیل پایه یک دادگستری از ساعت 8 صبح تا 8 شب با شماره 09125453894 تماس بگیرید.

شرایط اجرای حکم غیابی

شرایط اجرای احکام غیابی

با شرایط اجرای حکم غیابی آشنا شوید

یکی از موضوعات مهم حقوقی آشنایی با شرایط اجرای حکم غیابی است. باید دانست وقتی دادگاههای به یک پرونده رسیدگی میکنند ، ممکن است خوانده یا خواندگان پرونده در دادگاه حضور بیابند یا اینکه غایب باشند.

مطلب مفید | شرایط آزادی مشروط

وقتی جلسه دادگاه تمام میشود ، حکم دادگاه در مورد خوانده حاضر حکم حضوری و در مورد خوانده غایب حکم غیابی خواهد بود. حکم غیابی به استناد ماده 303 قانون آیین دادرسی مدنی حکمی است که دادگاه صادر کننده آن ، بدلیل عدم حضور خوانده یا وکیل یا قائم مقام یا نماینده قانونی وی ، آن را صادر کرده است.

بنابراین شرط اجرای حکم غیابی آن است که اولاً خوانده یا وکیل وی در جلسات دادگاه حضور نداشته و ثانیاً بطور کتبی نیز دفاع نکرده باشد و ثالثاً اخطاریه به وی ابلاغ واقعی نشده باشد.

مهلت واخواهی پیش شرط اجرای حکم غیابی

ماده 306 آیین دادرسی مدنی بیست روز مهلت واخواهی دارد. یعتی میتواند به حکم صادره اعتراض نماید. البته این فرصت برای خوانده ای که در خارج از کشور اقامت دارد دو ماه از تاریخ ‌ابلاغ واقعی خواهد بود . مگر اینکه معترض به حکم ثابت نماید عدم اقدام به‌ واخواهی در این مهلت به‌دلیل عذر موجه بوده است.

مطلب مفید | اعتبار امر مختومه

در این‌ صورت باید‌ دلایل موجه بودن عذر خود را ضمن دادخواست واخواهی به دادگاه صادرکننده رأی اعلام نماید. اگر دادگاه ادعا را موجه تشخیص داد قرار قبول ‌دادخواست واخواهی را صادر و اجرای حکم نیز متوقف می‌شود. جهات زیر عذر موجه محسوب می‌گردد:

1  مرضی که مانع از حرکت است.

2 – فوت یکی از والدین یا همسر یا اولاد.

3 – حوادث قهریه از قبیل سیل، زلزله و حریق که بر اثر آن تقدیم دادخواست واخواهی در مهلت مقرر ممکن نباشد.

4 – توقیف یا حبس بودن به نحوی که نتوان در مهلت مقرر دادخواست واخواهی تقدیم کرد.

شرایط صدور احکام غیابی در دادگاه تجدیدنظر

ماده 364 قانون آیین دادرسی مدنی درباره احکام غیابی صادره در مرحله تجدیدنظر چنین می‌گوید:

در مواردی که رأی دادگاه تجدیدنظر مبنی بر محکومیت خوانده باشد و خوانده یا وکیل او در هیچ یک از مراحل دادرسی حاضر نبوده و لایحه دفاعیه یا اعتراضیه‌ای هم نداده باشند، رأی دادگاه تجدیدنظر ظرف مدت ۲۰ روز پس از ابلاغ واقعی به محکوم‌علیه یا وکیل او، قابل اعتراض و رسیدگی در همان دادگاه تجدیدنظر است. رأی صادره قطعی است.

مطلب مفید | شرایط تعلیق مجازات کیفری

در واقع این برای حالتی است که خوانده غایب در مرحله بدوی محکوم نشده و حکم به نفع وی صادر شده است چرا که تنها در این مورد است که خوانده قطعا اعتراضی نخواهد کرد. پس اگر خواهان محکوم شده که در مرحله بدوی به خواسته خود نرسیده معترض باشد و حکم در دادگاه تجدیدنظر به بررسی گذاشته شود و باز هم خوانده حضور نیابد و تمام 3 شرط موجود باشد؛ تجدیدنظرخوانده پاسخی نخواهد داد و اگر رای بدوی فسخ شود و حالا رای به نفع خواهان اولیه صادر گردد، حکم صادره غیابی خواهد بود و خوانده به صورت غیابی محکوم می‌شود.

 اعتبار حکم غیابی

حکم غیابی دارای اعتبار قانونی است. اما از آنجا که بدلیل عدم حضور خوانده در جلسه دادگاه و فراهم نبودن شرایط دفاع ، ممکن است در حق وی اجحاف شده باشد قانون مهلت بیست روزه ای را برای اعتراض به حکم غیابی یا در اصطلاح حقوقی ، واخواهی از حکم غیابی صادر میکند.

واخواهی در همان دادگاهی که حکم یا رای غیابی را صادر کرده است، انجام می شود. در این صورت، دادگاه، مجددا به همان دعوا رسیدگی کرده و رای مقتضی را صادر خواهد کرد.

علاوه بر این، اگر محکوم علیه، در مهلت قانونی 20 روزه (از تارخ ابلاغ رای)، اقدام به واخواهی نکرد، در صورتی که رای، قابل تجدید نظر خواهی باشد، از فرصت بیست روزه دیگر، برای طرح اعتراض تجدید نظر خواهی از حکم غیابی، نیز برخوردار خواهد بود.

 اجرای حکم غیابی در صورت قطعی شدن

با اتمام مهلت واخواهی ممکن است خوانده اقدام به واخواهی از حکم صادره ننماید. در این صورت با پایان یافتن مهلت اعتراض به حکم غیابی ، حکم صادره لازم الاجرا خواهد بود.

در این صورت کسی که حکم به نفع وی صادره شده میتواند برای اجرای حکم و صدور اجرائیه آن، اقدام کند. بنابراین شرایط برای اجرای حکم غیابی مهیا خواهد بود.

اعاده دادرسی و فرجام خواهی از حکم غیابی

بعد از صدور حکم و عدم واخواهی ، حکم قطعی و لازم الاجرا میشود . در این صورت امکان واخواهی بعد از مهلت مورد نظر وجود ندارد.

پس از قطعی شدن حکم غیابی، در اثر گذشت مهلت اعتراض، جز در موارد استثنایی یعنی داشتن عذر موجه، دیگر نمی توان از طرق عادی نسبت به حکم اعتراض کرد . تنها در صورت وجود موارد قانونی می توان از طریق راههای فوق العاده اعتراض، نظیر اعاده دادرسی یا فرجام خواهی نسبت به آن اعتراض نمود.

اگر جهات اعاده یا فرجام، مورد تایید مرجع رسیدگی کننده قرار گیرد ، رای قبلی نقض و حکم جدیدی صادر می شود . در غیر این صورت، همان حکم قبلی مجددا مورد تائید یا همان ابرام قرار خواهد گرفت و این امر به طرفین دعوا ابلاغ خواهد شد.

قابلیت اجرای رای غیابی

تا زمان عدم قطعیت حکم غیابی محکوم له باید منتظر بماند تا شاید نسبت به حکم غیابی اعتراضی صورت پذیرد. اگر مهلت اعتراض پایان یافت و دادگاه تجدید نظر نیز حکم را تایید نمود و باز هم به حکم صادره در مهلت مقرر اعتراضی صورت نگرفت ، محکوم له می تواند، برای اجرای مفاد رای ، اقدام کند.

در این صورت وی باید ضمن همراه داشتن دادنامه صادره تجدید نظر ، به اجرای احکام شعبه صادر کننده رای ، مراجعه کرده و با معرفی ضامن ، صدور اجرائیه در خصوص آن را تقاضا نماید.

اجرای احکام شعبه صادر کننده رای ، پس از بررسی قطعیت رای ، اقدام به صدور اجراییه و ابلاغ آن به محکوم علیه خواهد نمود.

اجرای حکم غیابی و معرفی ضامن در دعاوی حقوقی

تبصره ۲ ماده ۳۰۶ قانون آیین دادرسی مدنی مقرر می‌دارد :

اجرای حکم غیابی منوط به معرفی ضامن معتبر یا اخذ تامین متناسب از محکوم‌له خواهد بود مگر اینکه دادنامه یا اجراییه به محکوم‌علیه غایب ، ابلاغ واقعی شده باشد و نامبرده در مهلت مقرر از تاریخ ابلاغ دادنامه ، واخواهی نکرده باشد.

با استناد به این ماده از قانون میتوان گفت در احکام غیابی که ابلاغ واقعی صورت نشده باشد، بعد از گذشت مدت قانونی ده روزه اعتراض و قبل از ارسال پرونده به واحد اجرای احکام ، خواهان میتواند با معرفی ضامن به واحد اجرای حکم غیابی ، تقاضای صدور اجراییه نماید. به جای ضامن میتوان فیش حقوقی کارمند رسمی دولت و یا جواز کسب را ارائه داد .

علت سپردن تامین و معرفی ضامن این است که اگر زمانی خوانده غایب ، مطلع گردید و توانست بی حقی خود را ثابت نماید، بتواند از محل تامین سپرده شده ، خسارات وارده را جبران نماید.

مستندات قانونی شرایط اجرای حکم غیابی

نظریه مشورتی اداره کل حقوقی قوه قضاییه

شماره نظریه: ۲۴۸۹/۹۵/۷ شماره پرونده: ۵۹-۷۲۱/۱-۶۳۳ تاریخ نظریه: ۱۳۹۵/۱۰/۰۴

چنانچه رای غیابی صادر و به مرحله اجرا رسیده باشد و در راستای تبصره ۲ ماده ۳۰۶ قانون آیین دادرسی مدنی نیاز به اخذ تامین باشد اما از طرفی محکوم علیه اقدام به ارائه دادخواست اعسار از محکوم به را داده آیا می شود اعسار را به نوعی اطلاع از مفاد رای دانست و موضوع اخذ ضمانت از محکوم لها را منتفی دانست؟

به استناد تبصره ۲ ماده ۳۰۶ قانون آیین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور مدنی ۱۳۷۹، اجرای حکم غیابی منوط به معرفی ضامن معتبر یا اخذ تأمین متناسب از محکوم له خواهد بود و در صورتی که حکم غیابی ابلاغ واقعی نشده باشد محکوم علیه به استناد تبصره ۱ ماده ۳۰۶ قانون یاد شده در صورتی می تواند دادخواست واخواهی به دادگاه صادر کننده حکم غیابی تقدیم دارد که مدعی عدم اطلاع از مفاد رأی باشد.

بنابراین چنانچه محکوم علیه غیابی اقدام به ارائه دادخواست اعسار از محکوم به را داده باشد، این تاریخ، قدر متیقن تاریخ اطلاع وی از مفاد رأی غیابی خواهد بود و پس از بیست روز امکان واخواهی وی وجود ندارد و در نتیجه موضوع معرفی ضامن معتبر یا اخذ تأمین متناسب از محکوم له نیز منتفی است.

ماده 303 قانون آیین دادرسی مدنی

حکم دادگاه حضوری است مگر این که خوانده یا وکیل یا قائم‌مقام یا نماینده قانونی وی در هیچ‌ یک از جلسات دادگاه حاضر نشده و‌ به‌ طور کتبی نیز دفاع ننموده باشد و یا اخطاریه ابلاغ واقعی نشده باشد.

ماده 304 قانون آیین دادرسی مدنی

در صورتی که خواندگان متعدد باشند و فقط بعضی از آنان در جلسه دادگاه حاضر شوند و یا لایحه دفاعیه تسلیم نمایند، دادگاه نسبت به‌دعوا مطروحه علیه کلیه خواندگان رسیدگی کرده سپس مبادرت به صدور رأی می‌نماید، رأی دادگاه نسبت به کسانی که در جلسات حاضر نشده و لایحه‌دفاعیه نداده‌اند و یا اخطاریه، ابلاغ واقعی نشده باشد غیابی محسوب است.

ماده 305 قانون آیین دادرسی مدنی

محکوم علیه غایب حق دارد به حکم غیابی اعتراض نماید. این اعتراض واخواهی نامیده می‌شود. دادخواست واخواهی در دادگاه‌صادر کننده حکم غیابی قابل رسیدگی است.

ماده 306 قانون آیین دادرسی مدنی

مهلت واخواهی از احکام غیابی برای کسانی که مقیم کشورند بیست روز و برای کسانی که خارج از کشور اقامت دارند دوماه از تاریخ‌ابلاغ واقعی خواهد بود مگر اینکه معترض به حکم ثابت نماید عدم اقدام به‌واخواهی در این مهلت به‌دلیل عذر موجه بوده است. دراین‌صورت باید‌دلایل موجه بودن عذر خود را ضمن دادخواست واخواهی به دادگاه صادرکننده رأی اعلام نماید. اگر دادگاه ادعا را موجه تشخیص داد قرار قبول‌دادخواست واخواهی را صادر و اجرای حکم نیز متوقف می‌شود. جهات زیر عذر موجه محسوب می‌گردد:

1  مرضی که مانع از حرکت است.

2 – فوت یکی از والدین یا همسر یا اولاد.

3 – حوادث قهریه از قبیل سیل، زلزله و حریق که بر اثر آن تقدیم دادخواست واخواهی
در مهلت مقرر ممکن نباشد.

4 – توقیف یا حبس بودن به نحوی که نتوان در مهلت مقرر دادخواست واخواهی تقدیم کرد.

‌تبصره 1 – چنانچه ابلاغ واقعی به شخص محکوم علیه میسر نباشد و ابلاغ قانونی به‌عمل آید، آن ابلاغ معتبر بوده و حکم غیابی پس از انقضاء‌مهلت قانونی و قطعی شدن به‌موقع اجراء گذارده خواهد شد. ‌درصورتی که حکم ابلاغ واقعی نشده باشد و محکوم علیه مدعی عدم اطلاع از مفاد رأی باشد می‌تواند دادخواست واخواهی به دادگاه صادرکننده حکم‌غیابی تقدیم دارد. دادگاه بدواً خارج از نوبت در این مورد رسیدگی نموده قرار رد یا قبول دادخواست را صادر می‌کند. قرار قبول دادخواست مانع اجرای‌حکم خواهد بود.
‌تبصره 2 – اجرای حکم غیابی منوط به معرفی ضامن معتبر یا اخذ تأمین متناسب از محکوم له خواهد بود. مگر اینکه دادنامه یا اجرائیه به‌محکوم علیه غایب ابلاغ واقعی شده و نامبرده در مهلت مقرر از تاریخ ابلاغ دادنامه واخواهی نکرده باشد.
‌تبصره 3 – تقدیم دادخواست خارج از مهلت یادشده بدون عذر موجه قابل رسیدگی در مرحله تجدیدنظر برابر مقررات مربوط به آن مرحله‌می‌باشد.

ماده 307 قانون آیین دادرسی مدنی

چنانچه محکوم علیه غایب پس از اجرای حکم، واخواهی نماید و در رسیدگی بعدی حکم به‌نفع او صادر شود، خواهان ملزم به جبران‌خسارت ناشی از اجرای حکم اولی به‌واخواه می‌باشد.

ماده 308 قانون آیین دادرسی مدنی

رأئی که پس از رسیدگی واخواهی صادر می‌شود فقط نسبت به واخواه و واخوانده مؤثر است و شامل کسی که واخواهی نکرده است‌نخواهد شد مگر این‌که رأی صادره قابل تجزیه و تفکیک نباشد که در این صورت نسبت به کسانی که مشمول حکم غیابی بوده ولی واخواهی نکرده‌اند‌ نیز تسری خواهد داشت

مطلب مفید | مهلت قانونی تخلیه مستاجر

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.