تایید رجوع از هبه و شرایط آن

با سلام.
کاربر گرامی لطفاً برای بهره مندی از خدمات وکالت و مشاوره با وکیل پایه یک دادگستری از ساعت 8 صبح تا 8 شب با شماره 09125453894 تماس بگیرید.

تایید رجوع از هبه و شرایط آن

رجوع از هبه

در باره تایید رجوع از هبه بیشتر بدانیم

در قانون مدنی در مورد انواع عقود و قراردادها مقرراتی وضع شده است. عقد بیع ، اجاره ، هبه ، صلح ، مزارعه ، مساقات و جعاله از جمله مهمترین عقود میباشند. در قانون مدنی در خصوص هبه به معنای عطیه و بخشش و به عنوان یک عمل حقوقی ، مقرراتی وضع شده است.

ماده 795 قانون مدنی مقرر میدارد : هبه عقدی است که به موجب آن یک نفر مالی را مجاناً به کس دیگری تملیک می‌کند.

در قانون ، کسی که مالی را می بخشد واهب نامیده میشود. شخصی که مال را دریافت میکند ، متهب ، و مالی که هبه میشود ، عین موهوبه گفته میشود.

در عقد هبه ، هبه کننده مالی را بصورت رایگان و بدون انتظار  هر نوع سود و یا منفعت ، به دیگری میبخشد .

ارکان عقد هبه

برای آنکه عمل هبه قانونی باشد باید بر پایه چند رکن استوار گردد . به عبارت دیگر ارکان عقد هبه در عناصر زیر شکل میگیرد:

واهب : شخصی که مال خود را به تملک دیگری در می آورد .

متهب : شخصی که مال هبه شده از طرف واهب را بدون پرداخت ما به ازاء دریافت میکند.

عین موهوبه : مالی است که از طریق بخشش یا هبه بدون پرداخت وجه به مالکیت متهب در می آید.

تحقق قانونی هبه

برابر قانون مدنی ، زمانی میتوان عمل هبه را صحیح دانست که علاوه بر تحقق هر سه رکن قانونی ، لازم است دریافت کننده مال هدیه شده، آن را در اختیار و تصرف خود بگیرد.

مطلب مفید | نمونه دادخواست تنفیذ هبه نامه 

 رجوع از هبه ، آری یا نه؟

در قانون دو نوع عقد داریم. عقودی که تحت عنوان عقد لازم نمیتوان آن را فسخ کرد مگر با توافق دو طرف . و عقود جایز که هر یک از طرفین میتواند بصورت یک طرفه آن را بر هم زند یا فسخ کند.

از آنجا که هبه یک عقد جایز است ، چنانچه بخشنده مال یا هبه کننده از بخشش مال خود پشیمان شود، می تواند رجوع از هبه نماید. یعنی مال مورد بخشش را پس بگیرد.

هر گاه بخشنده مال یا هبه کننده (واهب) بخواهد مال بخشیده شده را بازپس گیرد ، دریافت کننده مال باید آن را پس دهد.

موانع رجوع از هبه

در مواردی نمیتوان مال بخشیده شده را دوباره در اختیار گرفت. ماده 803 قانون مدنی در بیان موانع رجوع از هبه ، موارد زیر را مطرح نموده است :

الف) مالی که هبه شده ، از بین رفته باشد(مثلاً واهب ، یک خودرو  به متهب هبه نموده اما خودرو به سرقت رفته است) .

ب) اگر میان واهب و متهب رابطه نسبی برقرار باشد. مانند پدر و مادر و فرزندان. بنابراین اگر پدری خانه ای را به فرزندش هبه کند، دیگر نمی تواند از آن رجوع کند و خانه برای همیشه به مالکیت فرزند در می آید.

پ) هبه، از نوع عقد معوض باشد . یعنی نوعی داد و ستد صورت گرفته و هر دو طرف چیزی داده و چیزی گرفته اند.

ت) چنانچه تغییراتی در مال هبه شده حاصل شده باشد(مثلاً متهب با دریافت چرم از واهب ، با آن کفش دوخته باشد).

شرایط رجوع از هبه

با مراجعه به ماده 803 میتوان چنین استنباط کرد که شرط اساسی برای رجوع از هبه عبارت است از :

الف) مال موهوبه همچنان باقی باشد. (در صورت تلف مال هبه شده ، دیگر نمی توان از هبه رجوع نمود) .

ب) فقط شخص واهب میتواند از هبه رجوع کند نه وابستگان او. بنابراین در صورت فوت واهب ، ورثه، وصی و قیم متوفی نمیتوانند بدنبال دریافت مال هبه شده بروند.

پ) مالکیت مال هبه شده به فرد دیگری منتقل نشده باشد.

ت) گیرنده هبه جزء فرزندان یا والدین فرد نباشد.

ث) هبه از نوع هبه معوض نباشد. یعنی در مقابل مال دریافت شده ، مالی به بخشنده ال داده نشده باشد.

انواع هبه نامه کدام است؟

هبه مامه نیز همچون سایر عقود و قراردادها ممکن است به صورت رسمی و یا دستی تنظیم شود. ارجحیت هبه نامه رسمی بر هبه نامه عادی آن است که در مورد هبه نامه رسمی مانند همه اسناد رسمی امکان انکار و تردید وجود ندارد.

لذا در هنگام طرح دعوای رجوع از هبه رسمی هیچیک از طرفین نمیتوانند ادعای جعل را در آن مطرح نمایند. زیرا ادعای انکار یا تردید در اصالت اسناد رسمی از نظر قانونی قابل پذیرش نیست .

مطلب مفید | ماثبات مالکیت با هبه نامه

با این وصف ، اگر هبه نامه مورد ادعا، ثبت شده و دارای سند رسمی باشد، خواهان (واهب) بدون اینکه لازم باشد هبه را به اثبات برساند، درخواست رجوع خود را طرح می‌کند.

حال بیایید فرض نمایید هبه به صورت رسمی به ثبت نرسیده باشد (هبه نامه عادی یا هبه شفاهی) .

در این حالت ، خواهان (واهب) باید ابتدا با حضور در دادگاه ، وقوع عقد هبه را ثابت نماید . سپس اعلام کند که می‌خواهد از عقد رجوع کند و مالش را از متهب پس بگیرد.

به هر حال واهب موظف است اثبات نماید که شرایط رجوع فراهم بوده و او از حق رجوع برخوردار است. چنانچه موضوع هبه، ملک باشد، دادگاه محل وقوع ملک ، صلاحیت رسیدگی به دعوی تایید رجوع از هبه را دارد. و در موارد دیگر دادگاهی که عقد هبه در حوزه ی آن واقع شده است و یا محل اقامتگاه خوانده صالح به رسیدگی هستند.

در چنین دعوی، واهب تنها برای تایید رجوع و اعلام آن، دادخواست می دهد، بنابراین رای صادره پس از صدور و قطعی شدن قابلیت اجرا دارد و نیازی به صدور اجراییه نیست. فی الواقع مادامیکه واهب از هبه خود رجوع کند، رجوع از هبه محقق شده است.

دعوای حقوقی رجوع از هبه

گاه ممکن است شرایط قانونی برای رجوع از هبه وجود داشته باشد. در این موارد ، واهب می تواند از هبه رجوع کند. اما احتمال دارد دریافت کننده مال ، از پس دادن مال به واهب خودداری کند.

در چنین مواردی قانون به واهب این اجازه را میدهد که بتواند علیه طرف مقابل خود در دادگاه حقوقی اقامه دعوا کند.

واهب ابتدا مدارک و مستندات خود را جمع آوری نموده و به دفتر خدمات قضایی مراجعه میکند. در آنجا با پرداخت هزینه ، ابتدا اظهارنامه رجوع از هبه را برای متهب ارسال میدارد. در گام بعد یعنی پس از یک هفته از ارسای اظهارنامه و عدم دریافت پاسخ مناسب ، مجدداً به دفتر خدمات قضایی مراجعه و دادخواست رجوع از هبه را تنظیم و به دفتر تقدیم میکند. سپس منتظر میماند تا از طریق سامانه ثنا ، ابلاغیه جلسه رسیدگی را دریافت نماید. با برگزاری جلسه دادگاه ، دادگاه بدوی ممکن است نسبت به صدور حکم تایید رجوع از هبه، اقدام کند.

با صدور حکم بدوی تایید رجوع از هبه توسط دادگاه حقوقی ، در صورت اعتراض متهب ، پرونده به دادگاه تجدیدنظر، ارسال شده و در صورت تایید رای در دادگاه تجدیدنظر ، هبه کننده می تواند برای اجرای رای و پس گرفتن مال ، به قسمت اجرای احکام دادگاه مراجعه نماید.

وی در صورت لزوم میتواند توقیف مال (عین موهوبه) را نیز از دادگاه تقاضا کند. دادگاه نیز چنانچه دلایل خواهان را موجه بداند، ممکن است دستور توقیف مال هبه شده را صادر می کند.

نمونه دادخواست رجوع از هبه

ریاست محترم دادگاه حقوقی ……..

با سلام

احتراما اینجانب، …….. ، به عنوان خواهان ، مالک یک دستگاه آپارتمان دارای پلاگ ثبتی …….. واقع در ……………………………………… به مساحت 55 متر مربع  میباشم که در تاریخ ………….. آن را به آقای …………… هبه کرده ام.

با وجود آنکه برای خوانده اظهارنامه رجوع از هبه ارسال نموده ام ، آپارتمان مورد اشاره را به اینجانب بازنمیگرداند.

لذا با توجه به اینکه هبه عقدی جایز است و نظر به ابلاغ اظهارنامه رجوع از هبه ، و عدم تمایل خوانده محترم به بازگرداندن عین موهوبه ، درخواست تایید رجوع از هبه ، مستندا به مواد 795، 796 و 803 قانون مدنی ، از محضر دادگاه مورد استدعا می باشد.

برخی نکات حقوقی

  • رجوع از هبه ممکن است صریح یا ضمنی باشد. به طور مثال واهب بدون اطلاع متهب به قصد رجوع از هبه ملک خود را به فرد دیگری اجاره داده یا واگذار نماید.
  • هنگامی که ملک موهوبه از ملکیت متهب خارج گردد، حق رجوع ساقط می شود و واهب به هیچ عنوان نمی تواند رجوع کند هر چند دوباره به ملکیت متهب در بیاید.
  • حق رجوع بعد از فوت واهب ، ممکن نیست.
  • در صورت داشتن حق رجوع در هبه ، این حق مجانی و بلاعوض می باشد و در صورت وجود هبه معوض با قبض عوض ، حق رجوع از بین می رود.
  • اثر رجوع واهب از هبه معطوف به آینده است و مربوط به گذشته نمی باشد یعنی اینکه منافع ملک قبل از رجوع واهب متعلق به متهب است و واهب در آن حقی ندارد.
  • عدم ثبت رسمی هبه ی اموال غیرمنقول مانع از رسیدگی به دعوی مربوط به رجوع از هبه نیست.
  • واگذاری مال به دیگری بدون تعیین ماهیت آن، نمی‌تواند صرفاً حمل بر هبه تلقی شود تا بتوان از آن قابلیت رجوع را استخراج نمود.
  • دعاوی اثبات وقوع عقد هبه غیر معوض و تنفیذ رجوع از آن به لحاظ غیر ترافعی بودن قابلیت طرح در محاکم را ندارند.
مطلب مفید | تایید بطلان قرارداد اجاره 
  • هبه‌ای که در قبال رضایت متهب به ایجاد رابطه زوجیت منعقد شده باشد نوعی هبه معوض محسوب می‌شود.
  • ثبت هبه ‌نامه الزامی است و در صورتی که هبه به ثبت نرسیده باشد در هیچ ‌یک از ادارات و محاکم پذیرفته نخواهد شد.
  • در دعوای تنفیذ قرارداد عادی، چنانچه نوع قرارداد ادعایی خواهان (بیع)، از سوی دادگاه مورد قبول نباشد اما محتوای قرارداد، بیانگر عقد مشروع دیگری (هبه) باشد، تنفیذ عقد بر مبنای اراده و محتوای واقعی قرارداد صورت می‌گیرد.
  • چنانچه طرفین قصد انعقاد عقد هبه داشته‌اند اما سند رسمی بیع تنظیم شده ‌باشد و هیچ‌گونه ثمنی نیز توسط انتقال ‌گیرنده پرداخت نشده ‌باشد، عقد مزبور هبه تلقی و در فرض بقای عین توسط متهب قابل استرداد است.
  • شرط عدم واگذاری عین موهوبه توسط متهب بدون اذن واهب، نافذ بوده و در صورت تخلف واهب حق رجوع خواهد داشت، هر چند که موضوع هبه (ملک) تغییر اساسی یافته (یک باب منزل تبدیل به سه واحد آپارتمان شده) و متهب فرزند واهب باشد و موضوع هبه به ثالث انتقال یافته باشد.
  • در صورتی که عین موهوبه در ید متهب باشد محتاج به قبض مجدد نمی‌باشد. چنانچه متهب در هنگام هبه مال را در تصرف داشته، قبض مورد هبه تحقق یافته و نیازی به قبض مجدد نیست و عناصر هبه کامل محسوب می‌شود.

مستندات قانونی

ماده  ۸۰۳ قانون مدنی

بعد از قبض نیز واهب میتواند با بقای عین موهوبه از هبه رجوع کند. مگر در موارد ذیل :

  1. چنانچه متهب پدر یا مادر و یا اولاد واهب باشد.
  2. در صورتی که هبه معوض بوده و عوض هم داده شده باشد.
  3. هر گاه عین موهوبه از ملکیت متهب خارج شده یا متعلق حق غیر واقع شود، خواه قهراً مثل این که متهب به واسطه فلس محجور شود، خواه اختیاراً مثل این که عین موهوبه به رهن داده شود.
  4. در صورتی که در عین موهوبه تغییری حاصل شود.
ماده  ۸۰۴ قانون مدنی

در صورت رجوع واهب نمات عین موهوبه اگر متصل باشد، مال واهب و اگر منفصل باشد، مال متهب خواهد بود.

رویه و نظریات قضایی

رای شماره ۲۲۶ مورخ 04/05/1373 شعبه ۳۴ دیوان عالی کشور

واهب به موجب سند عادی مورخ 08/09/1358 که به امضای عده ای از معتمدین محل رسیده، از هبه رجوع کرده است و وکالت نامه رسمی مورد اشاره و عزل مشارالیه از وکالت نیز دلیل بر رجوع از هبه است.

رأی شماره ۱۸۲۳ مورخ ۷۱/۲/۱۷ شعبه ۳۳ دیوان عالی کشور

با توجه به بند چهارم ماده ۸۰۳ قانون مدنی در صورتی که در عین موهوبه تغییراتی حاصل شود، واهب حق رجوع ندارد و خانم … نیز به جهت احتیاج و تضمین زندگی، اقدام به فروش آنها کرده است و در نتیجه، قابل استرداد نمی باشد.

رأی شماره  ۱۳۱۲ مورخ 27/10/1391 شعبه  ۸ دادگاه تجدیدنظر استان تهران

عدم ثبت رسمی هبه اموال غیر منقول مانع از رسیدگی به دعوی مربوط به رجوع از هبه نیست.

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

این فیلد را پر کنید
این فیلد را پر کنید
لطفاً یک نشانی ایمیل معتبر بنویسید.

keyboard_arrow_up